فن های شگفت انگیز بصری
هر پیامی برای منظور خاصی شکل میگیرد مثلاً به بیان و شرح موضوعی می پردازه.
یا در مورد حل مسئله راهنمایی میکنه یا الهام میبخشه.
برای رسیدن به هر منظوری راههای زیادی داریم و اون راهی باید انتخاب بشه، که بیان ما رو واضح تر و قوی تر منتقل می کنه.
و واکنش بیشتری رو از طرف مخاطب برمیانگیزه.
مخاطب پیام بصری را میبینه و خواه یا ناخواه مورد تعبیر ذهنی خودش قرار میده، برای اینکه بتونیم از آغاز کار تعبیر ذهنی اونا رو بدونیم پیامدهای ترکیب بندی و کمپوزیسیون در طرح رو باید به دقت بسنجیم چون مخاطب ما هم اونقدر توی معنا بخشیدن به طرح نقش داره که طراح نقش داره.
خب چه جوری از این فن های بصری سردربیاریم و ببینیم که کدوم یکی از فنون را باید استفاده کنیم؟
من اینجام تا با کمک این مقاله به تو یاد بدم که چه جوری باید از این فن ها استفاده کنی.
اسلوب بیان کردن یک پیام بصری بستگی زیادی به فهم و توانایی استفاده از تکنیکهای بصری داره.
این فن ها ابزار کار ترکیببندی بصری هستن.
دونالد آندرسون تو کتاب عناصر طرح اینجوری میگه:
تکنیک گاهی اساسی ترین عامل برای انتزاع کردن و ساده کردن جزئیات پراکنده یک شکل بغرنج و تبدیل آن به روابط ساده گرافیک قابل فهم و یک شکل هنریه.
اگه یه پیام بصری خیلی خوب تنظیم شده باشه معنای اونم بلافاصله به مغز منتقل میشه و برخلاف زبان نیازی به رمزگشایی یا ترجمه ذهنی کلمه ها به معنا نداره.
آگاهی تصویری در عمل:
هنرمند باید برای پیدا کردن راه حل مناسب برای ایجاد یک شیء زیبا و موزون که در عین حال هم پاسخگوی انجام یک کار ویژه هم باشه متوجه رابطه متقابل شکل و محتوا توی اون باشه.
و باید استراتژیهای مختلف رو برای ترکیب بندی خودش یاد بگیره، وظیفه اون در انتخاب فنی و تکنیک خاص توی کارش باید خیلی هوشمندانه و از روی فکر باشه.
خلق یک اثر بصری که پاسخگوی استفاده مورد نظر و بیان هنر باشه توی حالت خواب و بیداری فرو رفتن به رویای هنری ممکن نیست.
همونطور که میدونین توانایی طبیعی شنیدن باعث نمیشه که هر کسی بتونه یک قطعه موسیقی بسازه به همین ترتیب به صرف توانایی دیدن هر کسی نمی تونه یه عبارت بصری گویا و قابل فهم به وجود بیاره انسان تمایل داره که همه علائم بصری رو به ساده ترین شکل ممکن دور هم جمع کنه.
این خود به خود علائم بصری که شبیه به همدیگه هستند رو به هم مربوط می کنه.
بهتره اینو بهت بگم که، شکل تابع یک کار ویژه ست.
و این هم منطقیه که بگم شکل تابع محتوای کار، مثلاً شکل یه هواپیما با نوع کاری که از اون خواسته میشه تعیین میشه شکل یه پوستر هم همینجوریه.
خوب بریم سر فن های شگفت انگیز ارتباط بصری یا تصویری:
فن های بصری به طراحی امکانات خیلی زیادی برای بیان بصری معنی های مختلف میدن.
این فن ها به صورت قطب های متضاد در مقابل همدیگه قرار میگیرن.
مثلاً فن یا تکنیک پراکندگی نقطه مقابل وحدته، همانطور که می بینیم احساس هیجان و حرکت رو به خوبی می تونیم با فن پراکندگی نشون بدیم.
ولی آیا این شیوه برای پوستر مربوط به مرکز بهداشت هم مناسبه؟!
در اغلب موارد میتونم بگم که نه! نیست!
برای همین انتخاب یک تکنیک بستگی به این داره که طرح اون از نظر ترکیب بندی به چه صورت تحلیل شده.
متعادل_ناپایدار
بعد از کنتراست مهمترین فن بصری تعادله.
دلیل اهمیت اون نحوه کار دستگاه حسی انسان که احتیاج خیلی زیادی به حفظ تعادل داره.
حالت نبودن تعادل از نظر بصری خیلی نا آرام و تحریک کننده ست.
متقارن_نامتقارن
توی یک اثر تصویری میتونیم از دو راه به تعادل برسیم.
یکی از راه قرینه سازی، دوم از راه طرح های نامتقارن.
طرح متقارن از راه قرینه سازی به دست میاد.
توی یک اثر متقارن محور تقارن درست از وسط یا مرکز ترکیببندی عبور می کنه.
تو فن نامتقارن سازی میتونیم با قرار دادن عنصر های مختلف اثر به نحوی اونارو ترتیب بدیم که از نظر وزن با همدیگه تعادل برقرار کنن، ولی در عین حال قرینه همدیگه نباشن، که از لحاظ بصری این کار خیلی جالب و متنوعه.
منظم_نامنظم
منظم بودن طرح یعنی اینکه عنصرها توی اون همگی به تبعیت از یک شیوه و نقشه واحد مورد استفاده قرار میگیرن.
و ضد این حالت هم میشه حالت نامنظم بودن طرح.
ساده_بغرنج
نظم و ترتیب می تونه یه طرح خیلی ساده رو ادا کنه.
صراحت و منفرد یا محدود بودن عنصر و حذف ریزهکاریها و جزئیات کم اهمیت و درجه دوم از خصوصیات های دیگه فن ساده کردن طرحه.
نقطه مقابل این فن بغرنج بودنه.
که توی اون ریزهکاریها و عنصرها و نیروهای بصری خیلی زیادی وجود داره.
که در نتیجه جمعآوری اونا به وسیله ذهن برای پیدا کردن معنای موجود که نقش کلی یکم دشواره.
وحدت_پراکندگی
این دو تا فرم بی شباهت به فن سادگی و بغرنج که اشاره شد، نیستند.
پراکندگی زمانیه که عنصر و واحدهای بصری طرح با اینکه به همدیگه مربوطن ولی هر کدوم خصوصیات فردی خودشون رو حفظ میکنن.
صرفه جویانه_پرنقشی
استفاده از حداقل عناصر بصری طرح روش اصلی فن صرفه جویانه هستش و در مقابل اون فن پر نقشی قرار داره، توی این فن اغلب از عنصر های تزئینی زیادی استفاده میشه.
مختصر گیری_مبالغه
قابلیت پیش بینی_ارتجال
پر تحرک_آروم
تلویح_بی پردگی
بی طرفی_ تاکید
شفافیت_ماتی
یکدستی_تنوع
مطابقت با واقعیت_انحراف از واقعیت
تخت_سه بعدی
تک عنصری_چند عنصری
ترادفی_درهم
واضح_محو
تکرار_سست پیوندی
تمامی اینها فن های شگفت انگیز بصری هستن، که تو میتونی با استفاده از اونا کارهای فوق العاده ای خلق کنی.
ممنونم که تا اینجا با من همراه بودی.
موفق و پیروز باشی.